سالگرد شهادت
شهيد عباس هاشم فيصلاوى
ولادت : استان بصره ۱۳۶۳
شهادت : كوهستان مكحول ۱۳۹۴/١٠/٢٧
چند بار در معارک فتح عراق زخمی شد ودر بعضی از معارک نیز روزه بود و خون زیادی را از دست داد ، ولی دست از معرکه بر نداشت وبه جنگ خود ادامه داد.
مادر شهید میگوید:
قبل از رفتن آخرش به جبهه مشغول نماز بود و من به او خیره شدم،که به گوش خود شنیدم با قلبی غمگین خدا را دعا می کرد
(خداوندا این چه گناهيست که مرا از شهادت به این حد دور کرده،با این که سه بار مجروح شدم باز زنده مانده ام)
از شما چه پنهان آن وقت خیلی دعای او مرا ناراحت کرد،خوب درنتیجه من یک مادرم وقلب مادر طاقت فراق پسرش را ندارد،وحال عباس درآن شب با این روح سرگردان و این توجه عجیب خیلی نگرانم کرد! .
روز رفتن فرا رسید وبرای رفتن ازما خداحافظی کرد ولی این بار مثل همیشه نبود، رفت ولی نظرات آرام و سنگینش در یادم ماند،به منطقه كوهستان مکحول ودقیقاً پاكسازى نقطه"عش"رفت،ودر آنجا عباس در اثر خمپاره به شهادت رسید!
به ماخبر رساندند که عباس شهید شد ،بله بالاخره خوابش تعبیر و دعای او مجاب شد.
رفت وتاج عزت وکرامت باهمسر و چهار بچه همانند گردنبندی به جای گذاشت
شهيد عباس هاشم فيصلاوى
ولادت : استان بصره ۱۳۶۳
شهادت : كوهستان مكحول ۱۳۹۴/١٠/٢٧
چند بار در معارک فتح عراق زخمی شد ودر بعضی از معارک نیز روزه بود و خون زیادی را از دست داد ، ولی دست از معرکه بر نداشت وبه جنگ خود ادامه داد.
مادر شهید میگوید:
قبل از رفتن آخرش به جبهه مشغول نماز بود و من به او خیره شدم،که به گوش خود شنیدم با قلبی غمگین خدا را دعا می کرد
(خداوندا این چه گناهيست که مرا از شهادت به این حد دور کرده،با این که سه بار مجروح شدم باز زنده مانده ام)
از شما چه پنهان آن وقت خیلی دعای او مرا ناراحت کرد،خوب درنتیجه من یک مادرم وقلب مادر طاقت فراق پسرش را ندارد،وحال عباس درآن شب با این روح سرگردان و این توجه عجیب خیلی نگرانم کرد! .
روز رفتن فرا رسید وبرای رفتن ازما خداحافظی کرد ولی این بار مثل همیشه نبود، رفت ولی نظرات آرام و سنگینش در یادم ماند،به منطقه كوهستان مکحول ودقیقاً پاكسازى نقطه"عش"رفت،ودر آنجا عباس در اثر خمپاره به شهادت رسید!
به ماخبر رساندند که عباس شهید شد ،بله بالاخره خوابش تعبیر و دعای او مجاب شد.
رفت وتاج عزت وکرامت باهمسر و چهار بچه همانند گردنبندی به جای گذاشت